به نظر بنده یک شخص که دهه هفتم زندگی خودرا طی میکند قبل از اینکه نشانه های آلزایمر در وجودش نمایان بشه میبایست یک دوست خوب برای دوران آلزایمر انتخاب کنه تا قبل از اینکه فرد مریض وبال گردن خانواده اش بشه در یک روز خوب وآرام اورا درکمال شادابی به یک سفر دوری برده ودر آخر بعنوان یک دوست خوب دستهای خودرا بر گردن دوست مریضش حلقه کنه و با همدیگر سیر بخندند وبرای همیشه خداحافظی کنند. من چنین میکنم چون خانواده ام رو دوست دارم اما یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد. بای گوگولیها
به نظر بنده یک شخص که دهه